وب سایت آسمان در راستای ارائه اخبار در زمینه های گونان اقدام به ارائه خبردرضمینه فرهنگی خود با بهترین گرداوری خبر از معتبر ترین منابع به نقل از خبرگذاری ایسنا نموده. لذا در این ضمینه شما را به مطالعه خبر فوق به نقل از خبر گذاری ایسنا مینماید.
در نشست مهر با هیات مدیره موسسه فردوسی مطرح شد
تاکید ویژه رهبر انقلاب بر بهرهگیری از شاهنامه/۲۵۰ سال سکوت
در نشست اعضای جدید هیات مدیره موسسه فردوسی توسی ضمن اشاره به تاکید ویژه رهبر انقلاب بر بهرهگیری از آموزههای حکمی شاهنامه، خبر تولید فیلم و سریال «سیمرغ» توسط این موسسه اعلام شد.
به گزارش خبرنگار مهر، مؤسسه فردوسی توسی به عنوان یک مؤسسه فرهنگی هنری در شهریور ماه ۱۳۹۴ با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ایران بنیانگذاری شد. این مؤسسه فعالیتش را در حوزه فرهنگی و هنری با برند فردوسی توسی آغاز کرد. این مؤسسه مجوز آموزشهای ادب و هنر ایرانی اسلامی را نیز دریافت کرده و قرار است تولیدهای گوناگونی در شاخههای مختلف هنری از جمله در حوزه ساخت فیلم و سریال شاهنامه داشته باشد.
به دلیل ساختار جدید این مؤسسه، نشستی با اعضای هیأت مدیره مؤسسه فردوسی توسی در خبرگزاری مهر برگزار شد. در این نشست که به اعلام برنامههای مؤسسه فرهنگی هنری فردوسی توسی اختصاص داشت، یاسر موحدفرد، اسداله معظمی گودرزی و بهروز مقصودی صحنه حضور داشتند و به ایراد سخن پرداختند.
نشست با این پرسش آغاز شد: «موسسه فردوسی پس از شروع به فعالیت هر چند فعالیتهای مفیدی داشت اما با مخالفتهای بسیاری هم مواجه شد. حجم عمده این مخالفتها را شاید بتوان در سالها غفلت مسئولان فرهنگی از متن شاهنامه و شخصیت فردوسی هم دید. به عبارتی آنها دیدند که چه برنامههای مفید و متنوعی را میتوان ذیل نام فردوسی انجام داد، بنابراین حالا که تجربه مفید بودن این برنامهها ثابت شده چرا کار توسط خودمان جلو نرود؟ به همین دلیل هم سنگاندازیهای بسیار در مسیر برنامههای فرهنگی با محوریت شاهنامه انجام شد. آیا نگرانی از ادامه دادن این سنگ اندازیها وجود دارد؟» یاسر موحدفرد به عنوان مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره این مؤسسه بحث را آغاز کرد.
مدیرعامل مؤسسه فرهنگی و هنری فردوسی توسی گفت: مؤسسه فردوسی توسی از سال ۱۳۹۴ با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ایران راه اندازی شد و از آن سال تا کنون فراز و فرودهای فراوانی داشته است به ویژه آنکه نهادهای دولتی چندان خوشایندشان نیست که یک نهاد غیردولتی که بودجهای ندارد در عرصه فرهنگ فعالانه عمل کند. در ایران معمولاً بنیادها و مؤسسههای فرهنگی هنری یا دولتی هستند یا برای ادامه فعالیت به کمکهای دولت وابستهاند اما مؤسسه فردوسی توسی این گونه نبود. بسیاری در این سالها به دنبال این بودند که «نامواره» ما تغییر پیدا کند و حتی از اساس این ایراد را به ما میگرفتند که چرا فقط روی شاهنامه فردوسی این همه کار گسترده انجام میشود؟ البته برنامههای ما موافقان بسیاری هم داشته است.
وی همچنین با اشاره به این نکته که بسیاری از مدیران ارشد علاقه دارند تا فعالیتهای این مؤسسه به نفع خودشان مصادره شود، ادامه داد: در این سالها یکی از وزرای پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی مصاحبهای کرد و گفت که این وزارتخانه قصد دارد بنیاد فردوسی را راه اندازی کند حتی فرهنگستان هنر هم در دوره ریاست پیشین تصمیمی برای راه اندازی بنیاد فردوسی در زیر مجموعه خود را اعلام کرد. ما همیشه این مشکل را داشتیم البته باید اشاره کنم که برخی نهادها هم واقعاً کمک حال ما بودند. با توجه به اینکه از سال ۱۳۸۲ با برپایی نخستین بزرگداشت فردوسی با نامواره پاژ، فعالیتهای رسمی خود را در زمینه شاهنامه فردوسی به صورت رسمی با همکاری هنرمندان و پژوهشگران در ایران آغاز کردم. این ادعا را نداریم که کار برای شاهنامه حتماً باید از جانب ما باشد. همین که تأسیس موسسههایی با نامواره فردوسی را از سال ۱۳۸۴ آغاز کردم، موجی را برای پژوهشهای دوباره با موضوع شاهنامه فردوسی راه اندازی کردیم و برای ما جذاب و کافی بود.
زمانی مدیران دولتی به دلیل تحریمها از این کارها هراس داشتند. چرا زمانی که ما گفتیم آموزههای قرآنی و دینی در شاهنامه فردوسی وجود دارد، این همه توهین از کسانی شنیدیم که خود را شاهنامه پژوه غیردینی میپنداشتند؟ یاسر موحدفرد اضافه کرد: ما سالها پیش، نشستی با بنیاد ادبیات داستانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتیم که بر اثر آن به انجمنهای نقالی و شاهنامه خوانی در شهرهای گوناگون ایران مجوز فعالیت داده شد. وقتی این برنامه گسترده شد، متولیان بسیاری برای اخذ مجوز به سراغ ما آمدند و چون این برنامه توسط نهادی غیردولتی اجرا میشد، بسیاری هم از ما مجوز دریافت کردند، چرا که به هر حال آنها هم دغدغه فعالیت با موضوع شاهنامه را داشتند. در این میان افتخارها برای افراد و مؤسسههای گوناگون بود و هر زمانی که مشکل و آسیبی پیش میآمد، سراغ من را به عنوان مسئول مؤسسه فردوسی میگرفتند. عجیب آنکه حتی افراد بسیاری در طی این سالها خودشان را با عنوان رئیس بنیاد فردوسی معرفی کرده و کارهایی را انجام دادند که به تبع آن ما باید به نهادهای متولی پاسخگو میبودیم که پاسخگو هم بودهایم.
فعالیتهای مؤسسه فردوسی از فرهنگ عمومی تا ثبت جهانی میراث ناملموس
بخش دیگری از صحبتهای مهندس یاسر موحدفرد به پاسخ پرسشی درباره تأثیر فعالیتهای مؤسسه فردوسی بر جریانهای فرهنگی معاصر اختصاص پیدا کرد. وی گفت: به باور منتقدان و بزرگان فرهنگ فعالیتهای گستردهای صورت گرفت به ویژه آنکه فرآیند ثبتهای میراث فرهنگی در یونسکو به سود ایران ارتقا پیدا کرد. ما توانستیم با هدف گذاری روی شخصیتهای برجستهای چون فردوسی و خواجه نصرالدین طوسی در سطح جهان کارهای مهمی را انجام دهیم و برای این دو شخصیت بزرگ ایرانی در فهرست رویدادهای فرهنگی، هنری و علمی یونسکو در سالهای ۲۰۱۰ – ۲۰۱۱ هزارمین سال پایان سرایش شاهنامه فردوسی و زندگی فعال خواجه نصیرالدین طوسی را ثبت جهانی کنیم.
مدیرعامل مؤسسه فرهنگی هنری فردوسی توسی با اشاره به اینکه ثبت این دو میراث معنوی در یک روز اتفاق افتاد، ادامه داد: این دو ثبت در یک روز شاید یک رکورد هم باشد. ثبت جهانی زندگی فعال خواجه نصیرالدین طوسی با همکاری دانشگاه خواجه نصیر صورت گرفت. ما از طریق این دانشگاه درخواستمان را به یونسکو ارسال کردیم و یونسکو هم پس از یک روز این پیشنهاد را پذیرفت. به نظرم پیشتر واسطهها به جای اینکه تسهیلگر جریان این ثبتها باشند، جلوی آنها را گرفته بودند.
وی همچنین با اشاره به این نکته که سازمانهای مردم نهاد که در فرآیندهای ثبت جهانی کوشا بودهاند میتوانند امکان مشاوره سازمان جهانی یونسکو را پیدا کنند، گفت: این مشاوران بسیار خوب میتوانند از فرهنگ کشور خودشان دفاع کنند. زمانی که ما برای جشن ثبت جهانی نوروز مشترک و هزارمین سال پایان سرایش شاهنامه فردوسی به مقر یونسکو در پاریس رفتیم در تالار کنفرانس سران یونسکو، سفیران و نمایندگان ۱۹۲ کشور عضو حضور داشتند و اتفاقاً از بسته هنریمان، شامل نقالی و شاهنامه خوانی و اجرای موسیقی حماسی شاهنامه و نماهنگهای معرفی نوروز، شاهنامه و میراث فرهنگی و گردشگری ایران که مؤسسه فردوسی به همه پیشکش کرد، بسیار خوششان آمد. بسیاری از نمایندگان کشورها میگفتند که فکر نمیکردند آنقدر ایران از نظر هنری پیشرفت کرده باشد و این برنامه هنری را بزرگترین ویژه برنامه ایران در پایگاه اصلی یونسکو اعلام کردند و تیتر نخست همه بخشهای خبری فرهنگی در رسانههای داخلی و خارجی و ویژه برنامههای خبری سازمان صدا و سیما شده بود. آن زمان میگفتند که سه هزار نهاد مشاور برای یونسکو وجود دارد که یکی از آنها هم ایرانی نیست و ما در این فضا توانستیم آن ثبتهای جهانی را انجام دهیم.
ما هیچگاه نخواستیم متصل به دولت باشیم و با کمترین بودجههای مردمی و کمکهای معنوی نهادهای فرهنگی، برنامههای خود را برگزار کردیم. این بدان دلیل بود که بتوانیم در مواقع لزوم از مواضع فرهنگی کشور پشتیبانی کنیم یاسر موحدفرد افزود: با این اوصاف اما هجمه عجیب و غریبی به ما شد که چرا شما مستقیماً با یونسکو وارد مذاکره شدید؟ در صورتی که همه مناسبات ما از طریق دولت بود و سفیر و نماینده ایران در یونسکو به دبیرکل آن سالهای یونسکو یعنی خانم ایرانا بوکاوا نامهنگاری کرد. دعوتنامهای هم دبیرکل یونسکو برای جشن نوروز مشترک و جشن هزاره شاهنامه به مدیریت مؤسسه فردوسی که برای سران کشورها فرستاده شد با استقبال بسیار چشمگیری از جانب آنها مواجه شد و همه کشورهای عضو یونسکو در این برنامه حضور فعال داشتند و در کشورهای خود پرشمارترین برنامهها را برای بازشناسی شاهنامه فردوسی برگزار کردند؛ بنابراین همه این هجمهها به مؤسسه فردوسی، میارزد به جریانی که این برنامه ثبت هزارمین سال سرایش شاهنامه فردوسی در جهان به پا کرده است. از آن سال تا کنون به مناسبت این ثبت جهانی همچنان در گوشه و کنار دنیا دارد برنامههای فرهنگی، هنری و پژوهشی برای بازشناسی شاهنامه فردوسی انجام میشود به ویژه هر ساله در سالروز این ثبت جهانی برابر با ۲۵ اسفندماه به عنوان سالروز پایان سرایش شاهنامه، ویژه برنامههای فراوانی برگزار میشود. امسال ۱۰۱۰ امین سالگرد پایان سرایش شاهنامه فردوسی است که افتخار پیشنهاد رسمی آن به یونسکو را برای همیشه توانستم به نام ایران داشته باشم و هنوز هم به اعتبار آن ثبت جهانی میراث مکتوب شاهنامه فردوسی درباره شاهنامه پژوهشهای پرشماری منتشر میشود یا ترجمهها و برگردانهایی به زبانهای زنده دنیا صورت میگیرد و همچنان هم کتابخانه، موزه، مرکز علمی و یا کرسی تدریس به زبان فارسی یا کرسی شاهنامه پژوهی در دانشگاهها و آکادمیها و موزههای بزرگ دنیا فعال میشود. همه این موارد از افتخارهای ایران در حوزههای فرهنگ و هنر است و ما تنها خادمی کوچک برای فرهنگ ایران بودهایم که بدون بودجه دولتی و با یاری هنرمندان و پژوهشگران و توده مردم توانستیم این جنبش مردمی را راهبری کنیم حتی در دورههایی که ما تحریم بودیم در حوزه فرهنگ ما را به مجامع مختلف فرهنگی، هنری و علمی دعوت میکردند. با این اوصاف اما پشت صحنه خوبی نداریم و من همیشه این ناراحتی را دارم که چرا آن هجمهها صورت میگیرد و ما باید هر روز در جایی بازخواست شویم؟ و همیشه نگرانام که نکند جلوی این گونه کارها که برای کشور عزیزمان ایران، سرمایهای به شمار میرود به یک باره از میان برود. به همین روی هر روز پیش از کارهای شخصی خود به دنبال مجوزهای جدیدی بودم و همیشه به همه نهادها پاسخگو بودهام.
یاسر موحدفرد درباره ساختار تشکیلاتی تازه مؤسسه فردوسی توسی گفت: دکتر اسداله معظمی گودرزی به ما افتخار داد و در هیأت مدیره جدید مؤسسه فرهنگی هنری فردوسی توسی حضور پیدا کرد و مدیریت آموزش این مؤسسه را بر عهده گرفت. خود ایشان نیز مؤسسهای آموزشی انتشاراتی را با عنوان کلک سیمین سخن در اختیار دارند. ایشان دانشنامه نگار برجستهای هم هستند و پیشینه سالها پژوهش در حوزه شاهنامه را دارند و از دستیاران دکتر میرجلال الدین کزازی از فردوسی شناسان برجسته ایران و جهان بودند.
وی افزود: همچنین دکتر سید مهدی احمدی نیز که از بزرگان علمی مدیریت و حقوق در کشور است، اعضای هیأت مدیره مؤسسه را مفتخر به حضور خود کردند و به عنوان نایب رئیس به جمع ما افزوده شدند. من هم در ترکیب هیأت مدیره جدید به عنوان مدیرعامل، رئیس هیأت مدیره و مدیرمسئول این مؤسسه حضور دارم. باید سپاسگزاری ویژهای داشته باشم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در روند صدور مجوز به ما بسیار کمک کرد. این مؤسسه توانست مجوز آموزش در حوزههای مختلف دانشی و هنری را اخذ کند و ما توانستیم با این مجوزها بخش آموزشی مؤسسه را راه اندازی کنیم.
یاسر موحدفرد در بخش دیگری از سخنان خود به پرهیز مؤسسه فردوسی از پذیرفتن کمکهای دولتی اشاره کرد و گفت: ما هیچگاه نخواستیم متصل به دولت باشیم و با کمترین بودجههای مردمی و کمکهای معنوی نهادهای فرهنگی، برنامههای خود را برگزار کردیم. این بدان دلیل بود که بتوانیم در مواقع لزوم از مواضع فرهنگی کشور پشتیبانی کنیم و این کار را هم انجام دادیم. غیر از ثبتهای جهانی در یونسکو، همان گونه که میدانید، پسوند اینترنتی «IR.» که به نام ایران ثبت شد برای سالیان گذشته است. ما در سال ۲۰۱۲ چند پسوند اینترنتی با ترجمه انگلیسی ناموارههای تمدن ایرانی اسلامی از جمله دات پارس، دات پرشین گلف (ترجمه خلیج فارس) و دات شیعه را به نام ایران ثبت جهانی کردیم مانند: «PARS.» و «.PERSIAN GOLF» و «.SHIA»
رئیس هیأت مدیره مؤسسه فرهنگی هنری فردوسی توسی اضافه کرد: چرا نمیگویند که مؤسسه فردوسی این همه ثبتهای جهانی را انجام داده است و از این مؤسسه تجلیلی نمیشود؟! زمانی که مدیران دولتی به دلیل تحریمها از این کارها هراس داشتند. چرا زمانی که ما گفتیم آموزههای قرآنی و دینی در شاهنامه فردوسی وجود دارد، این همه توهین از کسانی شنیدیم که خود را شاهنامه پژوه غیردینی میپنداشتند؟ ما این فضاها را شکستیم و با حمایت استادان هنرمندی همچون شهرام ناظری که حتی به خود ایشان نیز اجازه شاهنامه خوانی نمیدادند، موسیقی حماسی شاهنامه را پس از هزار سال احیا کردیم و رواج دادیم. در زمانی که بانوان نقال اجازه شاهنامه خوانی نداشته و نمیتوانستند پای در زورخانههای کشور بگذارند، این فضا را با گرفتن مجوزهای رسمی نیز شکستهایم و آموزش نقالی و شاهنامه خوانی را از کودکان و نوجوانان سراسر ایران حتی در شهرهای کوچک ایران آغاز کردیم و نمایشهای ایرانی فراوانی برگرفته از شاهنامه فردوسی با پشتیبانی هنرمندان تئاتر در سراسر رونق گرفته است.
وی در ادامه با اشاره به این نکته که اکنون مؤسسه فردوسی توسی میخواهد تابوی حضور شاهنامه در سینمای ایران را بشکند، گفت: پرسش اینجاست که با وجودی که جهان به داشتن دانشنامهای همچون شاهنامه فردوسی افتخار میکند و ناموارهای مانند «سیمرغ» با همین تلفظ در همه زبانهای زنده دنیا وجود دارد، چرا از این متن فاخر ادبی در سینمای ایران و جهان خبری نیست؟ سالها پس از سرایش شاهنامه فردوسی، شاهنامه سوزی شده است اما به هر حال این متن اثرگذار ادبی به صورت زیرزمینی نسخهبرداری شد و اکنون به دست ما رسید. چرا ما ایرانیها به آن بیتوجه هستیم؟ حدود ۷۳۰ نسخه خطی شاهنامه چرا باید در سایت اینترنتی شاهنامه پروجکت (پروژه شاهنامه) دانشگاه کمبریج باشد؟ اما در یک دانشگاه و کتابخانه مان کرسی شاهنامه پژوهی و فردوسی شناسی نیست؟
شاهنامه کتابخانهای به گستره ایران است
این شاهنامه پژوه در ادامه به متنی از دکتر جلال خالقی مطلق اشاره کرد و گفت: استاد خالقی مطلق، سالی یکبار در دفتر مشهد مان آموزش شاهنامه پژوهی تخصصی ویژه استادان زبان و ادب فارسی برپا میکند. ایشان برای آغاز به فعالیت مؤسسه فردوسی بیانیهای را به من دادند که در آن اشاره شده بود که: «شاهنامه زمانی که ایران کشور چهل تکهای بود، خود به تنهایی یک کتابخانه به گستره ایران بود.» شاهنامه یعنی ایران، یعنی کشور ما میتواند با پرچم شاهنامه فردوسی همه ایرانیان و همه ایران دوستان سراسر جهان را گرد هم آورد و یکپارچه کند. با شاهنامه میتوان ایرانی به گستره جهان ساخت. همان طور که شاهنامه فردوسی وقتی از ایران یاد میکند، منظورش جهان هستی است.
یاسر موحدفرد اضافه کرد: پیوندهای مشترک همه تمدنهای بشری در شاهنامه با نام ایران معرفی میشود. ما هم به دنبال همین هستیم. بنابراین ساخت فیلم و سریال سیمرغ برپایه داستانهای شاهنامه فردوسی، یک مجاهدت فرهنگی است. ما کار را به صورت کارگاهی انجام میدهیم و البته باید عوامل تولید فیلم و سریال شاهنامه نیز آموزش ببینند. خدای را شاکرم که برخی از بازیگران ایرانی شاهنامه را بلدند اما تا کنون از این دانش آنها بهرهگیری نشده است. ما این هنرمندان را شناسایی کردیم. تلاش ما این است که هم از چهرههای مطرح و پیشکسوت استفاده کنیم و هم از بازیگرانی که در کارگاههای خودمان استعدادیابی میشوند. از نقالان و شاهنامه خوانانی نیز در کارگاههای ما آموزش میدهند و یا کودکان و نوجوانان و جوانان هنرمندی که شاهنامه خوانی را آموزش دیدهاند، قطعاً بهره میبریم. امیدوارم این خیزش به موج تبلیغی مناسبی بدل شود. امیدوارم این صدای ما به گوش مخاطبان اصلی برسد. بخش نخست این پروژه ملی با سرمایه شخصی از سوی مؤسسه فردوسی توسی ساخته میشود که امیدوارم با دیدن آن علاقهمندانی پیدا شوند تا در پروژه ملی ساخت فیلم و سریال شاهنامه، سرمایه گذاری نمایند.
فیلم و سریال شاهنامه فردوسی با نام «سیمرغ» با تهیهکنندگی مؤسسه فرهنگی هنری فردوسی توسی تولید میشود. ما با افتخار دست یاری به سوی همه بازیگران، سینماگران، هنرمندان، نویسندگان و پژوهشگران کشور و به ویژه مدیران فرهنگی کشور دراز میکنیم یاسر موحدفرد ادامه داد: در بخش پژوهش فیلم و سریال شاهنامه، دکتر اسداله معظمی گودرزی فعالیتهای پژوهشی را آغاز کردند. همچنین بهروز مقصودی صحنه و برخی هنرمندان سینما، نیز به مؤسسه فردوسی توسی پیوستهاند. خبر ویژه این است که برای نخستین بار ما مجوز کارگاههای آموزشی فرهنگی، هنری و ادبی را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت آموزش و پرورش دریافت کردیم و در حال رایزنی برای گرفتن مجوزهای دانشگاهی هم هستیم. این مجوزها شاخههای مختلفی چون بازیگری تئاتر و سینما، چهرهپردازی و گریم، طراحی لباس و طراحی صحنه، تدوین و جلوههای ویژه، فیلمنامه نویسی، نمایشنامه نویسی، نقالی و شاهنامه خوانی، صداپیشگی، مجری گری، گویندگی، عکاسی، خبرنگاری، نقاشی، نگارگری، گرافیک، خوشنویسی نقاشیخط، هنرهای دستی، طراحی سایت اینترنتی و آموزش نرم افزارهای تخصصی هنری را در بر میگیرند. همچنین نخستین دوره آموزشی زبان تخصصی ویژه هنرمندان و متخصصان برپایه ساختار زبان فارسی و انگلیسی را برای نخستین بار راهاندازی کردیم که هنرمندان مطرحی در آن حضور دارند. تا کنون با وجودی که هنوز کار را به صورت رسمی شروع نکردیم، مدرسان برجستهای در حوزههای گوناگون هنری ادبی اعلام آمادگی کردند تا با ما همکاری کنند.
مدیرعامل مؤسسه فرهنگی هنری فردوسی توسی در ادامه به فراهم آوردن امکانات تولید فیلم و سریال شاهنامه در این مؤسسه اشاره کرد و گفت: استاد بهروز مقصودی صحنه نیز که سابقهای ۲۰ ساله در حوزه سینما دارد به جمع ما افزوده شده است. او استودیوی مناسبی را فراهم آورده است تا بر پایه تکنیک پرده کروماکی (پرده سبز) بتوانیم آثاری را تولید کنیم. بر این اساس ما قصد داریم نخستین سریال با بهرهگیری از ۲۸ داستان محوری شاهنامه فردوسی را تولید کنیم.
یاسر موحدفرد در ادامه به ضرورت تولید فیلم و سریال شاهنامه اشاره کرد: این کار یکی از نیازهای اصلی کشور در حوزه فرهنگ را مرتفع میسازد. رهبر معظم انقلاب بارها در حاشیه دیدارهایی که با هنرمندان عرصه تئاتر و سینما داشتند از ضرورت ساخت فیلم سینمایی و سریال شاهنامه فردوسی سخن گفتهاند. ایشان همیشه به مدیران ارشد کشور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی، سازمان صدا و سیما و حوزه هنری توصیه داشتند که تلاش کنید با تولید فیلم سینمایی و سریال، نسلهای مختلف کشور را با آموزههای اخلاقی و حکمی فردوسی آشنا کنید و حکمت فردوسی را استخراج نمائید و به نسلهای گوناگون در ایران و جهان معرفی نمائید. هماکنون ما این کار سترگ را با نگارش و پژوهش فیلمنامه شاهنامه را آغاز کرده و دستورهای فراوانی را از نهادهای متولی دریافت کردهایم.
آغاز به کار تولید فیلم و سریال «سیمرغ» با اقتباس از شاهنامه
یاسر موحدفرد در بخش دیگری از سخنان خود درباره پروژه تصویری «شاهنامه» گفت: فیلم و سریال شاهنامه فردوسی با نام «سیمرغ» با تهیهکنندگی مؤسسه فرهنگی هنری فردوسی توسی تولید میشود. ما با افتخار دست یاری به سوی همه بازیگران، سینماگران، هنرمندان، نویسندگان و پژوهشگران کشور و به ویژه مدیران فرهنگی کشور دراز میکنیم. بیایید دست به دست هم بدهیم و یک اثر فاخر ملی را به سامان برسانیم تا جهانیان از تاریخ و تمدن ایرانیان بهرهمند شوند. بارها گفتهایم که حتی حاضریم نام و نشانی از ما هم نباشد اما کارهای فرهنگی، هنری و پژوهشی پیش برود. ما هم اکنون کار را شروع کردهایم و آمادگی داریم همه اهالی سینمای کشور بیایند و کار را در دست خود گرفته و ادامه بدهند.
وی در ادامه با اشاره به درخواست بسیاری از بازیگران و اهالی تئاتر و سینمای کشور به تولید فیلم یا سریالی درباره شاهنامه اشاره کرد: در این سالها بارها بازیگران و هنرمندان مطرح کشور و کسانی که خود را بازنشست کرده بودند به من گفتهاند که حاضرند با شاهنامه به سینمای ایران باز گردند. به ویژه باید یادی کنم از پهلوان سینمای ایران زندهیاد جمشید مشایخی که روزی به من در حاشیه نکوداشتی که از ایشان داشتیم، گفت: «تو که توانستی مؤسسه فردوسی را در ایران راهاندازی کنی، وظیفه داری که تولید فیلم سینمایی و سریال شاهنامه فردوسی را هم پیگیری کنی و من آرزویم این است که یک سکانس در این فیلم و سریال بازی کنم و بعد بمیرم.» من شرمسارم از روی بسیاری از بزرگان که نتوانستیم در این سالها کاری تصویری برای شاهنامه انجام دهیم. این همت را بهروز مقصودی صحنه و دکتر اسداله معظمی گودرزی و برخی از هنرمندان سینما فراهم کردند و ما با همدیگر وارد میدان شدیم. هر شخصیتی هم که در این عرصه کمک کند در اصل خدمتی به فرهنگ و هنر ایران کرده است.
مدیرعامل مؤسسه فردوسی توسی اضافه کرد: ما اکنون در عرصه اقتصادی تحریم هستیم اما تمدنی ۱۰ هزار ساله داریم که باعث افتخار جهانیان است. اکنون باید داعیهدار تمدن ایرانی اسلامی باشیم. ما همیشه در شرایطی حساس بودهایم، حال باید دست به دست هم بدهیم تا مردم را از این رخوت بیرون بیاوریم. برای تولید یک فیلم سینمایی هزینههای میلیاردی لازم است اما ما برای ساخت فیلم و سریال شاهنامه حداقل بودجه را به صورت شخصی فراهم آوردیم. ما با این بودجه اندک میتوانیم کار عظیم و سترگ تولید فیلم و سریال شاهنامه را انجام دهیم. ما گروه جوان و نخبهای را تشکیل دادهایم. با همین تجهیزات اندک، تیزر ابتدایی کار را نیز تولید کردهایم.
وی همچنین درباره نحوه اجرای پروژه فیلم و سریال شاهنامه نیز توضیح داد: برای تولید این سریال تجهیزات لازم را آقای بهروز مقصودی صحنه در استودیویی واقع در محمدشهر کرج با هزینه شخصی راه اندازی کرده است. او در عرصه تجهیزات سینما مخترع مهمی هم هست. ما قصد داریم ابتدا سریال بزرگ شاهنامه را تهیه و تولید کنیم. در ادامه نسخههای سینمایی بلند و کوتاه و حتی مستند داستانی آن را نیز ارائه خواهیم کرد. امیدوارم سازمان صدا و سیما پخش این سریال را بر عهده بگیرد و همچنین ما را برای ارتقای کیفی اثر یاری دهد.
موحدفرد گفت: در محل این مؤسسه، کتابخانه تخصصی شاهنامه راه اندازی شده که برای کارگاه فیلمنامه نویسی این فیلم و سریال از آن بهرهبرداری شده است. پرده کروماکی ۳۰ متر در ۶ متر با نورپردازی مناسب، دوربین کرین و ریل ثابت، سینه موبیل، اتاق گریم، باکس تدوین و استودیوی صداپیشگی خوبی نیز برای ساخت این فیلم و سریال طراحی شده است.
حضور فعال گروه مؤسسه فردوسی در مجامع هنری از طریق شبکههای اجتماعی فعال اعضا به ویژه پایگاه خبری شاهنامه و نکوداشت هنرمندان و پژوهشگران همروزگار و بزرگداشت مفاخر ایران، دستمایه خوبی برای ارتباط با جشنوارههای هنری فراهم آورده است که میتوان با یاری دیگر رسانهها، موج تبلیغی شایستهای برای پیشبرد این اثر فاخر سینمایی فراهم آورد تا همگان بتوانند در این پروژه ملی همراهی داشته باشند.
ثبتهای جهانی میراث معنوی ایران را ادامه خواهیم داد
مدیرعامل مؤسسه فرهنگی هنری فردوسی توسی در بخش دیگری از سخنان خود به ادامه دادن ثبت جهانی انواع میراث معنوی مرتبط با شاهنامه فردوسی توسط مؤسسه متبوع خود اشاره کرد و گفت: ما در سال گذشته هنر نقالی را که در زمره میراث در معرض خطر یونسکو ثبت کرده بودیم با گزارشی که به سازمان یونسکو با یاری وزارت میراث فرهنگی ارائه کردیم، یونسکو هنر نقالی را از هنرهای احیا شده اعلام کرد و از ایران تقدیر شد. حدود ۱۰ سال پیش برای این ثبت بسیار مقاومت شد اما خوشبختانه خانه تئاتر، مرکز هنرهای نمایشی و سازمان میراث فرهنگی در کنار ما قرار گرفتند و این ثبت جهانی به سرانجام رسید. این کار هزینهای را بر کشور تحمیل نکرد و خوشبختانه توانستیم با یاری خانوادههای ایرانی در سراسر کشور این گونه، هنر نقالی در معرض نابودی را احیا کنیم و به همین روی سازمان یونسکو نیز از ایران تقدیر کرد.
سالها مراجعه به شاهنامه قدغن بوده یا شاید خواندنش محکومیتی را در بر داشته است. گویا در این سالها یک فشار روانی روی جامعه برای نزدیک نشدن به این اثر وجود داشته است. اگر هم نزدیک شدند، مواجهه آنها مکتوب نشده است. احتمالاً شاهنامهخوانیها در این ۲۵۰ سال محفلی و در فضاهای محدود و بسته بوده است وی گفت: سال گذشته با کمک فدراسیون چوگان، ما توانستیم جشن ثبت جهانی آئین چوگان را برپا کنیم. آئین چوگان همراه با موسیقی سنتی و روایتگری شاهنامه فردوسی با بهره گیری از نگارههای باقیمانده از چوگان در شاهنامه نیز در یونسکو به نام ایران ثبت جهانی شد. همچنین ۱۰ سال پیش آئینهای پهلوانی و زورخانهای ایران به ثبت یونسکو رسید و این کاری بود که ما با همکاری فدراسیون پهلوانی و زورخانهای ایران توانستیم به سرانجام برسانیم. کار ارزشمند دیگر این بود که ما پس از تدوین آئیننامهای برای ترویج فرهنگ پهلوانی و توسعه ورزش زورخانهای، توانستیم روز ۱۷ شوال، سالروز نبرد پهلوانانه امام علی در نبرد خندق را در گاهشمار رسمی کشور به عنوان روز فرهنگ پهلوانی ثبت ملی کنیم. پس از این ثبت ملی و پس از آن ثبت جهانی آئینهای پهلوانی و زورخانهای ایران در یونسکو، اعتماد کوتاه مدتی به ما شد و توانستیم ستاد ترویج فرهنگ پهلوانی را راه اندازی کنیم.
وی همچنین گفت: در آن ستاد ۴۴ نهاد زیر نظر رهبر معظم انقلاب و همچنین دولت به ما در زمینه ترویج فرهنگ پهلوانی در همه حوزههای فرهنگی، ورزشی، هنری، علمی و اجتماعی، یاری میرساندند که تجربه بسیار خوبی در کشور بود که با بودجههای موجود فرهنگ پهلوانی و آموزههای اخلاقی شاهنامه فردوسی ترویج شد اما متأسفانه فعالیت این ستاد مستعجل بود و جلوی ادامه فعالیت آن را گرفتند.
موحدفرد به ادامه فعالیت در حوزه ثبت میراث معنوی ایران در جهان اشاره کرد: امسال شهرداری مشهد برای ثبت جهانی مشهد با مؤسسه فردوسی وارد مذاکره شد. در این روند شهر شیراز را هم نامزد کرده بودند. از دوستان شهرداری شیراز هم با من تماسی گرفتند و گفتند که چرا از شهرداری مشهد حمایت کردید و از شهرداری شیراز خیر؟ پاسخ دادم که هر دوستی که درخواست کند ما تجارب مان را بدون هیچ چشمداشت مالی در اختیارشان میگذاریم. به هر حال با کمکی که از جانب شهرداری و شورای شهر مشهد شد، شهر مشهد به عنوان شهر یادگیرنده ادبی در یونسکو با پشتیبانی مان ثبت جهانی شد، اگر بنیهای برای گروه مؤسسه فردوسی توسی بگذارند این امکانهای ثبت جهانی همچنان فراهم است؛ آن چنان که کمک ویژهای برای ثبت رسمی فدراسیون جهانی باچوخه برای ترویج فرهنگ اخلاقی آیینهای کشتی باچوخه در کشور داشتهایم، کشتی باچوخه هم ۱۰ سال پیش در اتحادیه جهانی کشتی (فیلا) به عنوان کشتی سنتی به نام ایران به ثبت جهانی رسید البته افتخار دیگرمان یاری دادن به ثبت جهانی کشتی پهلوانی در همین مقر جهانی ورزشی در دوران راهبری ستاد ترویج فرهنگ پهلوانی هم سالها پیش به انجام رسید و خوشبختانه فدراسیون جهانی کشتی پهلوانی به میزبانی ایران راه اندازی شده است.
فعالیتهای معظمی گودرزی در حوزه شاهنامهپژوهی
اسداله معظمی گودرزی، عضو هیأت مدیره مؤسسه فرهنگی هنری فردوسی توسی نیز در این نشست ابتدا به علت حضورش در هیأت مدیره این مؤسسه اشاره کرد. این حضور به سوابق چند دههایاش در حوزه شاهنامه پژوهی و دانشنامهنویسی باز میگردد. معظمی گودرزی گفت: فعالیت مؤسسه فردوسی توسی و شاهنامه پژوهی منوط به یک استقرار مکانی بود. وقتی مهندس یاسر موحدفرد موضوع را با من طرح کرد، پیشنهاد کردم که مؤسسه فردوسی به محل مؤسسه آموزشی، پژوهشی و انتشاراتی کلک سیمین سخن که مسئولیتش را بر عهده دارم، بیاید. این مؤسسه از سال ۱۳۸۴ تا کنون فعالیت کرده و در زمینه انتشاراتی بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب را تقدیم جامعه فرهنگی کشور کرده است.
وی افزود: وقتی متوجه شدم هدف مؤسسه فردوسی با هدفهای فرهنگی مدنظر من همخوان است، همکاری مشترک ما آغاز شد. اکنون مؤسسه فرهنگی هنری فردوسی توسی و مؤسسه کلک سیمین سخن در ساختمانی واقع در تهران، خیابان قرنی، کوچه آذرفر، نرسیده به پل کریمخان، ساختمان پلاک هفت، فعالیت خود را انجام میدهند. واحد تولید سینمایی مؤسسه فردوسی توسی نیز در همین ساختمان مستقر شده است. باید گفت که روایت داستانهای شاهنامه در فیلم و سریال شاهنامه به گونه رئال انیمیشن ساخته خواهد شد.
معظمی گودرزی ادامه داد: اما دلیل دیگر حضور من در این پروژه سینمایی، سالها فعالیتم در حوزه دانشنامه نگاری بوده است. در این عرصه سعادت شاگردی زندهیاد استاد احمد بیرشک و خانم مهشید مشیری را داشتم و همچنین همکاری با زندهیاد فریدون مشیری در بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی را داشتهام. در حوزه نشر نیز با بسیاری از بزرگان در مقابله ترجمههای فرانسه و انگلیسی و عربی همکاری کردهام. این سوابق باعث شد تا به دانشنامههایی مانند: دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تشیع و جهان اسلام معرفی شدم. همچنین همکاریهایی نیز با خارج از کشور در این حوزهها داشتم. همچنین شرایطی فراهم شد تا سرویراستاری دایرهالمعارف زن ایرانی در سال ۱۳۷۸ به من محول شود. از این دایرهالمعارف در اسفند ۱۳۸۲ رونمایی شد. بعدها متوجه شدم که انتخاب من به عنوان سرویراستار با مشورت استادان نامدار ایرج افشار و مهدی قریب صورت گرفته است. اینجا ارزشی بود که به من جوان دادند. آن دوران هر چند سن و سالی نداشتم اما در شاهنامه، متخصص شده بودم و پژوهشهایی را نیز به سامان رسانده بودم.
وی درباره پژوهشهای خود در متن شاهنامه نیز گفت: من چهار بار شاهنامه را با نسخههای متفاوت برگیزهنویسی کرده بودم. استاد احمد سمیعی واژه «برگیزه» را به جای فیش معرفی کرده است. همچنین در لغتنامه دهخدا نیز سعادت شاگردی زندهیاد دکتر جعفر شهیدی را پیدا کردم. در لغتنامه با زندهیاد استاد محمد دبیرسیاقی آشنا شدم، دوباره دو دوره شاهنامه را با ایشان خواندم و در میانه دوره دوم، ایشان سفری به خارج از کشور داشت و شاگردان ایشان گفتند که این دوره نیمه کاره میماند و ایشان پاسخ دادند که معظمی گودرزی ادامه دوره را برگزار کند. ایشان به سفر خارج کشور رفتند و من نیمی دیگر را خواندم و به شیوه استاد کلاس را اداره کردم. بعدها نیز با استاد سعید حمیدیان آشنا شدم و از دانش ایشان بسیار بهره گرفتم.
این پژوهشگر همچنین به تجربههای خود در هنگام سرپرستی و سرویراستاری دایرهالمعارف زن ایرانی اشاره کرد: برای تنظیم مقدمات دایرهالمعارف زن ایرانی به منزل استاد محمدعلی اسلامی ندوشن میرفتم و دکتر شیرین بیانی، همسر ایشان به دید تفقد در حوزه تاریخ میانه کمک بسیار زیادی به من کرد. او بانوان این دوره را شناسایی کرد و فهرست و سیاههای از نام آنها به من ارائه کرد که در دایرهالمعارف استفاده کنیم. همانجا من سفارش چند مقاله را نیز به دکتر بیانی دادم و درخواست نگارش چند مقاله درباره زنان شاهنامه از استاد اسلامی ندوشن کردم. همین باعث شد از محضر این استادان نیز بهره ببرم. زندهیاد مهدی قریب هم چند مقاله نوشتند و بنده را به استاد میرجلالالدین کزازی معرفی کردند و سعادت ویراستاری ۹ جلد شاهنامه فردوسی که ایشان در نشر دانشگاهی سمت کار کردند بر عهده من سپرده شد. آرام آرام کار در حوزه شاهنامه را تخصصیتر انجام دادم، چون ضرورت داشت به متون وابسته هم مراجعه کنم. یعنی به جز شاهنامه از منابع دیگری که از شاهنامه بهره برده بودند، نیز مدنظر ما قرار گرفت.
۲۵۰ سال سکوت شاهنامه
معظمی گودرزی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به یک دوره نفی شاهنامه در تمدن ایران گفت: کمک استاد اسلامیندوشن و بقیه استادان شاهنامهشناس من را در توجه به شاهنامه جسور کرد. به کمک استاد مهدی قریب با نسخههای مختلف شاهنامه به ویژه نسخه سال ۶۷۵ آشنا شدم که اقدم همه شاهنامهها است. اگر ما سال درگذشت فردوسی را از ۴۱۱ تا ۴۲۵ در نظر بگیریم یک حلقه مفقوده در این نسخهها وجود دارد. ما نسخه قدیمتر از ۶۷۵ نداریم. دهها نسخه تصحیح شده و معیارشان این نسخه نبوده است. چرا تا ۲۵۰ سال هیچ ذکری از فردوسی و شاهنامه نمیشود یا دستکم بسیار مغفول و مجهول است؟
معظمی گودرزی اضافه کرد: من در حین کار به نظرم رسید که یک قدغن کردنی در کار بوده است. به عبارتی در این سالها مراجعه به شاهنامه قدغن بوده یا شاید خواندنش محکومیتی را در بر داشته است. گویا در این سالها یک فشار روانی روی جامعه برای نزدیک نشدن به این اثر وجود داشته است. اگر هم نزدیک شدند، مواجهه آنها مکتوب نشده است. احتمالاً شاهنامهخوانیها در این ۲۵۰ سال محفلی و در فضاهای محدود و بسته بوده است. در این سالها باید ردپای شاهنامه را در متون دیگری مشاهده کرد.
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که «آثاری مانند فتوتنامهها در همین دوران شکل گرفتهاند؟» گفت: در دوران سکوت ضرورت داشت که جریان فتیان و جوانمردان و پهلوانان به عنوان یک رویداد برگرفته از رخداد متنی خود شاهنامه و رخدادهای پیش از شاهنامه مثل شاهنامه ابومنصوری با کمک گرفتن از پتانسیل حرکتی شاهنامه شکل بگیرند. راویان میتوانستند بگویند که این جریان شاهنامه نیست اما بر مبنای شاهنامه است. شاهنامه نیست تا به حکام اقلیمی مخالف شاهنامه بگویند که ما به طرف شاهنامه نرفتهایم. ما از ترس شما روی عهدمان هستیم اما این چیزی که نوشتیم خوب است. آثار مکتوب فتیان و جوانمردان بعدها در ادب عرفانی اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم بروز بسیاری کرد که در حقیقت نوعی بازتاب روایتگر و رویدادی از متون رخدادی نزدیک به شاهنامه است. آنها نوع روایت را به صورت یک رخداد منسجم با جنبههای آرکائیسم زبان و با عنایت به جنبههای رفتارشناسی و پویایی زبان با توجه به ساختار اسطوره شناختی و دورههای حماسی پهلوانی و تاریخی شاهنامه شکل ندادند بلکه از منظری تحت عنوان جوانمردی که در سراسر شاهنامه یکی از تار و پودهای اصلی است، روایت خود را منسجم کردند.
سرپرست دانشنامه زن ایرانی گفت: روایان و روایتگران بعد مجبور بودند در این ۲۵۰ سال خلاء نرفتن به شاهنامه را به گونهای پر کنند و مفاهیم شاهنامه را به طریق دیگری مطرح سازند. به همین دلیل ادب منثوری با عنوان ادب جوانمردان شکل گرفت. بعدها در ادب عرفانی ما بسیار درخشید و نقش مهمی را به جا گذاشت و به حوزه اخلاق نزدیک شد. ظاهراً باید آن روحیه جوانمردی در شاهنامه مؤثر و تأثیرگذار در ادب اخلاقی ما نیز بوده باشد.
اقتباس از شاهنامه کار پیچیدهای است
بهروز مقصودی صحنه، نویسنده و کارگردان نیز در این نشست برای پاسخ به پرسشی، مبنی بر چگونگی اقتباس از شاهنامه، ابتدا به علاقه دیرین خود برای ساخت اثری دراماتیک درباره شاهنامه اشاره کرد و گفت: پس ذهن هر فیلمسازی زمینهای برای ساخت آثارش هست. شاید دلخواستهها و ذهنیات سالیان عمر بر این ساخت اثر بگذراند. من در سالهای دفاع مقدس در جوانی در قامت یک بسیجی حضور داشتم. در جبهه در مواجهه با کسانی که خوب میجنگیدند، میگفتم عجب رستمی هستند حتی تشبیه هم میکردم به اینکه اگر الان رستم در این دوران بود چه کار میکرد و چگونه از ایران دفاع میکرد؟
وی افزود: من شاهنامه را در زمان کودکی خوانده بودم و آرزویم این بود که حماسههای شاهنامه را بهروز ببینم. همیشه در پس ذهن من این فرهنگ شاهنامه وجود داشت و در سالیان عمرم کامل میشد. در سالهای فعالیت سینماییام نیز همیشه این دغدغه را داشتم که آیا میتوان شاهنامه را به فیلم تبدیل کرد یا خیر؟ برای این کار تلاش و تحقیق بسیاری کردم تا اینکه دوستی نزدیک با آقای یاسر موحدفرد را پیدا کردم البته آشنایی ۱۲ ساله با او دارم اما این آشنایی پیشتر به دوستی منجر نشده بود. در این مدت کوتاه من تصمیم ام را برای ساخت سریال شاهنامه گرفتم و در کوتاه زمانی هم بخشی از فیلمنامه را نوشتم. تصمیم جمعی ما به ساخت سریال شاهنامه نیز در مدت زمان کوتاهی به نتیجه رسید. یک فیلم و سریال، یک زندگی است و دنیایی را میسازد و تا همه برای ساخت این دنیا همدل نباشند، خلق آن غیرممکن است.
مقصودی صحنه ادامه داد: امیدوارم همه تجربه شاهنامه خوانی دکتر معظمی را پیدا کنند. روایت ایشان به گونهای است که مخاطب در صحنههای حزن انگیز گریه کرده و در صحنههای شاد واقعاً از ته دل شاد میشود. در این شاهنامه خوانیها بود که عزمم را برای ساخت این سریال جزم کردم و به این نتیجه رسیدم که این کار شدنی است. در این حین هر جایی هم که عقبنشینی میکردم، پشتیبانی دوستانی مانند ایشان باعث شد تا عزمم جزمتر شود. بسیاری شاهنامه را روایت کردهاند اما شاهنامهخوانی دکتر معظمی آنقدر خوب بود که قدرت درک من را بالاتر برد. بنابراین همیشه در نشستهای شاهنامهخوانی ایشان حضور پیدا میکنم.
شاهنامه خود یک فیلمنامه کامل است
مقصودی صحنه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که شاهنامه فردوسی خود یک فیلمنامه کامل است، گفت: فردوسی، شاهنامه را مانند یک فیلمنامه کامل سروده است. سکانسها جدا شدهاند و حتی کاراکترها توضیح شخصیت دارند. فردوسی حتی نوع لباسها را نیز توضیح داده است. بنابراین شاهنامه نیازی به طراحی شخصیت ندارد، چون فردوسی خود این مهم را انجام داده و کار ما را راحت کرده است.
وی اضافه کرد: اقتباس از شاهنامه کار سختی است. ساخت فیلم و سریال شاهنامه هم مخالفهای بسیار و هم موافقان فراوانی دارد. کوچکترین لغزشی باعث میشود هم مخالفان و هم موافقان به شما هجوم بیاورند. اینجاست که در روند تولید باید یک زره کامل بپوشی. باید لشکری برای حمایت پشتت باشد و من به خاطر آن حمایت به مؤسسه فردوسی پیوستم با این شرایط تصمیم گرفتیم که سریال شاهنامه را بسازیم. ممکن است برخی داستانها طولانی شوند و سه قسمت یا بیشتر را دربر بگیرند. من در روند اقتباس و نگارش فیلمنامه تلاش دارم رایزنی نمایم. ساختار فیلم مثل قصه گویی یا شاهنامه خوانی نیست. برای زیباتر کردن صحنهها باید جلوههای ویژه خاصی داشته باشد. باید پرواز، فرود، زخم جنگ، رابطههای عاشقانه و… داشته باشد.
فیلمنامهنویس و کارگردان سریال سیمرغ با اشاره به جذابیت مفاهیم شاهنامه برای عامه مردم گفت: میتوان قصههای جذابی از شاهنامه را برای مردمی که آشنایی اندکی با این متن تمدنساز دارند و یا تواناییشان برای شاهنامه خوانی اندک است، ارائه کرد. با تصویر و جذابیت در ساخت فیلم و سریال شاهنامه، میتوان بسیاری را جذب کرد و دیدهای منفی نسبت به شاهنامه را نیز تغییر داد. این کمترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم. نمیدانم چقدر موفق خواهیم شد، مهم این است که تلاشمان را خواهیم کرد.
وی همچنین از همه اهالی سینما دعوت به پیوستن به این پروژه ملی را داشت و گفت: اگر دوستی خواست همکاری کند، ما به دیده منت میپذیریم البته اگر کارگردانی که تجربه و سواد بیشتری دارد، میتواند به پروژه بپیوندد و ما با جان و دل به او کمک خواهیم کرد. واقعاً نیازی نیست که من حتماً نویسنده و کارگردان باشم. هر کارگردانی که علاقه دارد بیاید و بخشی از سریال شاهنامه را بسازد. شاهنامه متعلق به همه است و ما هیچ انحصاری برای آن قائل نیستیم.
مقصودی صحنه گفت: فعلاً تصمیم گروه بر این استوار شده که فیلم و سریال شاهنامه به صورت کروماکی و پلاتویی ساخته شود. با توجه به اینکه هزینه ساخت دکورها سرسام آور است، تصمیم گرفتیم از دوستانی که دلشان با ماست و تخصصشان را در اختیار دلشان میگذراند، استفاده کنیم. مثل تیم جلوههای ویژهای که به ما پیوستند و قرار شد با حداقل هزینه برای ما کار 3D انجام دهند. ما در کمال صداقت کل مطلب را جلوی آنها گذاشتیم و گفتیم که این مقدار بودجه را داریم و اگر با این مبلغ میتوانید این کیفیت را تحویل دهید، کار را شروع کنید و اگر نمیتوانید ما بیشتر جستوجو کنیم. در پایان باید اشاره کنم که این فیلم قابلیت آن را دارد که جمعیت میلیونی را به سمت شاهنامه بکشاند و این بهترین راه برای بهره بردن از شاهنامه در ساخت فرهنگ امروز است.
در نمایشگاه کتاب به ما گفتند: این نقالی بقالی را جمع کنید!
در بخش دیگری از این نشست نیز موحدفرد درباره تجربهها و خاطرات خود از مصائب و مشکلات مدیریت مؤسسه فردوسی گفت: در فعالیتهای ما در حوزه نقالی و شاهنامه خوانی اگر کمک مردم و نهادهایی که یاری دادند، نبود، اتفاقها طور دیگری رقم میخورد. درباره سنگاندازی در راه فعالیتهای مان هم کمی توضیح دادم اما بگذارید بیشتر توضیح دهم. ما بارها در نمایشگاه کتاب تهران حضور داشتیم اما متأسفانه یکبار غرفه ما را به خاطر شاهنامه خوانی بستند. به من گفتند یکی از مدیران فرهنگی نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب آمده و گفته که این نقالی بقالی را جمع کنید. واقعیت را بخواهید متوجه نشدم که او چه میگوید؟ ما یک هنر ویژه داریم که یونسکو عنوانش را گذاشته نقالی، نیای نمایش ایرانی؛ حال چرا باید خودمان اینگونه درباره این هنر صحبت کنیم؟
وی افزود: پس از ثبت جهانی نقالی، گروههای شاهنامه خوانی فعال شدند و خانوادهها علاقهمند شدند که فرزندانشان این هنر را بیاموزند حتی کودکان سه چهار ساله را هم برخی خانوادهها به این عرصه آوردند. ما حتی شاهنامه خوان سه ساله هم داریم که این کودکان یادگیری کلامیشان با شاهنامه بوده است و این بسیار ارزشمند است. زمانی اما واقعاً محدودیت وجود داشت و به عنوان مثال اجازه نمیدادند که بانوان ایرانی نقالی کنند. ما ایستادگی کردیم تا این مهم انجام شود حتی نمیگذاشتند نشان فرهنگ پهلوانی به بانوان داده شود. گفتیم که ورزش زورخانهای را در مردان انحصاری کردید و نگذاشتید جهانی شود اما کمی هم کوتاه بیایید. در ورزش انحصار طلبی معنا ندارد. باید اجازه میدادند که بانوان هم به برخی رشتهها وارد شوند. دستکم توانستیم فرهنگ پهلوانی را برای همه ایرانیان، چه مرد و چه زن و در همه ورزشها گسترش دهیم و به این ترویج فرهنگ پهلوانی و گسترش آموزههای اخلاقی شاهنامه فردوسی در میان ایرانیان افتخار میکنیم و همه ناملایمات و سختیهای این راه با توجه به هدف بزرگمان که اعتلای فرهنگ و ادب و هنر ایران با پرچمداری مفاخر ایرانی اسلامی است به ویژه حکیم فردوسی توسی هدف خود قرار دادهایم.
بزرگترین ارائه دهنده خبرهای گوناگون در ضمینه های مختلف در بستر وب به صورت فوق العاده سریع